بر خاک افتاده اند که خاک ندهند.....
بر خاک افتاده اند که خاک ندهند.....
اری این است قصه شهدا ..................
کلی حرف توشه بیایم درست درکش کنیم
شهید محمدجواد حسن زاده
شرح حال شهید محمدجواد حسن زاده وشهیدانی که براثربمب شیمیایی درسالهای دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
شهید محمدجواد حسن زاده
شرح حال شهید محمدجواد حسن زاده وشهیدانی که براثربمب شیمیایی درسالهای دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.جهت اطلاع
بسم رب الشهدا والصدیقین
باسلام وعرض ادب :،
طبق سنوات گذشته کنارتربت شهید محمد جواد حسن زاده مقام والای همه معلمان به خصوص این معلم عزیزرا گرامی میداریم.
زمان: ساعت اا صبح روزجمعه 15 اردیبهشت ماه 1396
مکان: بهشت زهرای تهران قطعه 50
((جمع شاگردان مجتمع اموزشی سلیم وزمان))
تشیع انگلیسی
السلام علیک یا سید الشهدا
نکاتی کلیدی از سخنان مقام معظم رهبری در مورد تشیع انگلیسی و اسلام امریکایی
فیلمی از شهید حسن زاده
کجایید ای شهیدان خدایی
فیلم زیبایی از شهید محمدجواد حسن زاده که از شبکه 2سیما پخش شد.
شاید اصلی ترین حرف فیلم همین یک جمله آقا جواد باشه که میفرمایند
(( ببین ردپای ما رو روی خون))
این فیلم و میتونید از اینجا دانلود فرمایید.
گالری عکسهای شهید محمدجواد حسن زاده عزیز
یا لطیف
باسلام خدمت شما بازدید کننده محترم دراین قسمت سعی کردم عکسهایی از شهید عزیزمان بگذارم که با رفتن به ادامه مطلب میتونید عکسهای بیشتری را مشاهده فرمایید.
همت حاضر.....غایب
معلم اومد سر کلاس و حاضر غایب کرد:
بزرگراه همت....................حاضر
غیرت همت.................غایب
ورزشگاه همت.............حاضر
مردونگی همت............غایب
مرام همت..............غایب
سمینار همت.............حاضر
اقایی همت................غایب
صداقت همت.............غایب
همایش همت............حاضر
صفای همت...........غایب
عشق همت............غایب
آرمان همت............غایب
یاران همت.............غایب
تیپ همت.............حاضر
ومامی ایستیم برای پاسداشت شهدا
وما می ایستیم و ادامه میدهیم برای.....
برای پاسداشت ریه های شیمیایی و نفسهای به شماره افتاده
برای پاسداشت دست و پاهای قطع شده ای که زودتر از صاحبانشان پیش شهدا رفتند.
برای پاسداشت چشمهایی که به دنیا بسته شد و به بهشت باز.
برای پاسداشت نخاعهایی که قطع شدند تا بایستیم.
برای نشاندن لبخندی بر لبان پدر شهید، برای شادی دل داغدار مادر شهید.
برای پاسداشت زبانی که تکلمش قطع شد تا ما شعار زبانش باشیم.
برای پاسداشت شهدایی که قندیل بستند در کردستان، هلاک شدند از عطش در جنوب.
برای پاسداشت ایستادگی های اسارت.
برای مرهم شدن برای چشمهای همیشه منتظر و به راه مادر شهید گمنام.
برای جانبازانی که نمی توانند بخوابند تا بخوابیم.
برای تنهایی ها
برای خونها
برای سوختن ها
برای یخ زدن ها
برای تکه تکه شدن ها
برای وصیت نامه ها
برای در اروند و کارون غرق شدن ها
برای فهمیدن فهمیده ها
برای زیر آب خفه شدن ها به خاطر عملیاتها
برای شکمهای سوراخ شده با موانع خورشیدی
برای یا حسین و یا زهرا گفتن ها
برای خالی کردن قمقمه و یا ابالفضل ها
برای عطشهای فکه
برای خون های شلمچه
برای سرهای بریده کردستان
برای سوختن ها و چفیه در دهان گذاشتن ها تا مبادا صدای ضجه ای عملیات را لو دهد.
و می ایستیم و ما به رسم شما تا آخرین قطره خون می جنگیم . .
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
کاری که ما بعد ازشهدا انجام دادیم
ما بعد از شما چه کردیم ؟!
هیچ ٬
شما را فراموش کردیم ٬
لباس های خاکیتان را در میدان های مین و لابه لای سیم خاردارها رها کردیم ٬
خاطرات شما را با سر بندهایتان از یاد بردیم
رمز حمله را فراموش کردیم .
چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم
پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است
کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود و دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : چرا آلاله آنقدر سرخ است ؟
چرا وقتی که گفتیم : یک گردان که همگی سربند یا حسین (ع ) بسته بودند شهید شدند کسی تعجب نکرد؟
چرا وقتی گفتند : تنی معبر عبور دیگران از میدان مین شد شانه ای نلرزید؟
شربت های شهادت را بر روی زمین ریختیم و به عطش شهادت در راه خدا خندیدیم .
بر تصاویر نورانیتان روی دیوار شهرمان رنگ غفلت پاشیدیم و پوستر تبلیغاتی نصب کردیم و دل به این دنیای تاریک بستیم.
کاش قدرتان رامیدانستیم
شنوندگان عزیز توجه فرمایید
شنوندگان عزیز توجه فرمایید
توجه فرمایید:
این صدای آژیر کبود است
انفجارسرفه مردی است که هنوز تاول را تکثیر میکند
درحلقومش جا مانده است،تهاجم نارنجک ،تورم نارنج وتنفس رنج
با پاره ای ازخاطرات خاکی ،که هرشب تا صبح بالا می آورد خستگی اش را
مجال جنگ نبود، وقتی که فریاد زدند««نکن پوتین هایت را....»»
شنوندگان عزیز:
این صدای سرفه است
رسالت منور مردی که آخرین گلوله هایش را با گلویش شلیک میکند......
شعری زیبا
چراعاقلان را نصیحت کنیم/
بیایید ازعشق صحبت کنیم/
تمام عبادات ما عادت است/
به بی عادتی کاش عادت کنیم/
چه اشکال دارد پس از هر نمازدورکعت گلی را عبادت کنیم/
به هنگام نیت برای نمازبه الاله ها قصد قربت کنیم/
چه اشکال دارد که درهرقنوت دمی بشنواز نی حکایت کنیم/
چه اشکال دارددرایینه ها جمال خدارازیارت کنیم/
مگر موج دریا زدریا جداست/
چرابریکی حکم کسرت کنیم/
پراکندگی حاصل کسرت است بیایید تمرین وحدت کنیم/
وجود تو چون عین ماهیت است چرا باز بحث اصالت کنیم/ا
اگر عشق خود علت اصلی است چرا بحث معلول وعلت کنیم/
بیا جیب احساس واندیشه را پر ازنقل مهرومحبت کنیم/
پرازگلشن راز ازعقل سرخ/
پر ازکیمیای سعادت کنیم/
بایید تا عین عین القضات میان دل ودین قضاوت کنیم/
اگرسنت اوست نوآوری نگاهی هم ازنو به سنت کنیم/
مگو کهنه شد رسم عهد الست/
بیایید تجدید بیعت کنیم/
برادر چه شد رسم اخوانیه بیا یاد عهد اخوت کنیم /
بگو قافیه سست یا نادرست همین بس که ما ساده صحبت کنیم/
خدایا دلی آفتابی بده که ازباغ گلها حمایت کنیم/
رعایت کن آن عاشقی را که گفت /
بیا عاشقی را رعایت کنیم/
((((( شعر ازقیصر امین پور)))))
کجایید ای شهیدان خدایی
کجایید ای شهیدان خدایی
*اینجا جانباز شیمیایی ،به خاطر نداشتن پول،دربیمارستان پذیرش نمی شود وشهد شهادت می نوشد!!!
*اینجا کسی نمیداند تکه های پیکر شهیدی را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!!
*اینجا روسریها هر روز کوچکتر میشود ومانتو ها هر روز تنگتر و کوتاهتر!!!
*اینجا دختر ها پسر شده اند،پسرها دختر شده اند،مردان بی غیرت شده اند،زنان بی حجاب شده اند!!!
*اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی وغرب زده آن قدربلند است که فریاد های حسین خرازی به گوش نمیرسد!!
*اینجا همه حاج ابراهیم همت رابا اتوبان همت می شناسند!!!
*اینجا بردیوارهای شهر روی عکس شهید،پوستر تبلیغاتی می چسبانند!!اینجا نام شهیدرابرای اینکه بچه ها خشونت طلب وجنگ طلب بارنیایندازکوچه ها برداشته ونام نگین وجاوید می گذارند!!!!
*اینجا ستارگان درخشان هالیوود آنقدر زیاد شده اند که دیگر کسی ستارگان پرفروغ کربلای ایران را نمی بیند !!!!
*اینجا دیگر کسی نمیخواهد گمنام بماند،همه به دنبال کسب نام هستند!!!
*اینجا جانبازان موجی رااز اجتماع دور نگه میدارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!!!
اینجا کسی نمیداند......................
ادامه مطلب ...
به مناسبت پانزدهمین سالگرد شهادت محمدجواد حسن زاده
السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده
نمیدانم چگونه آغازکنم وچگونه بنویسم وشرح دهم پانزده سال دوریت را،
چه زود گذشت وما درپیچ وخم جاده های روزگار چقدرزود فراموش کردیم یاد یاران سفر کرده را،
آنانکه هیچ تیروترکش فولادین خصم نتوانست حتی خمی بر ابروان آنها بیندازد،آنانکه تاب زندگی دراین دخمه دنیای پوچ را نداشتند،
وچه ماهرانه ،آهسته وبی سروصدا رفتند،
سلام بر خدا،سلام برامام زمانمان روحی له الفداوسلام بر همه شهیدان ،سلام محمد جواد عزیزاینک بعد از گذشت این همه سال هنوز عطر وجودت در کوچه پس کوچه های این شهربه مشام میرسدودروغ است اگر بگویم که تو در بهشت زهرا آرمیده ای ،تو درقلب ما فرود آمده ای هرچند ما آن طور که در شان توبوده است عمل نکرده ایم، میدانم که میدانی،امروز ما بروبچه های همرزمت ،ما بچه های دبیرستان سلیم،ما بچه های کوجه های نظام آباد،مادوستان و آشنایان تو درهمه جای این دیر خرابات دراین روزها همچنان درتب وتاب شهادتت گاه میخندیم و گاه اشک میریزیم ،میخندیم بایاد خاطراتی که داشتیم و اشک میریزیم برای نبودنت ،وچقدر سخت است.
به این موقع ازسال که میرسیم ناخود آگاه حرف اول مجالسمان را تو میزنی ،باز مثل همون وقتا مارا میخندانی ،میگریانی خلاصه
بازم تو به یاد مایی وما دیگر هرکدام راهی برگزیده ایم ،حرفهایی میزنیم
بعضی میگن آقا جواد رفتی ومارانبردی،بعضی میگن ای بی وفا قرارمون پس چی شد ،بعضی ها هم میگویند هرچی یاد ما دادی
روزگار ازما گرفت بعضی ها هم مثل من نویسنده میگویم .............خلاصه آقا جواد دمت گرم .
آقا جواد دانش آموزانت دیگه هرکدام زن و بچه دارند،شدن همسن همون موقع که شهید شدی،علی آقای عزیزماشاءالله یه جوون بیست ساله است عین خودت پرشور وپر هیجان خدا حفظش کنه .
بگذریم بازبهانه ای شد که تبریک بگویم شهادتت راودر این ماه رمضان از خدا بخواهم که مرا وهمه کسانی که در راه شهدا قدمی برمیدارند با شهادت به سرمنزل مقصود برساند انشاءالله.
هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنه خون اوست ، و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد و آنگاه خون شهید جاذبه ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن ، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد...
سید مرتضی آوینی
خاطره ای زیبا از آقای فرهاد شکیبی
آقای فرهاد شکیبی درقسمت نظرات این خاطره زیبا رانقل کرده بودند که عیناُ در اینجا می آورم(ممنونم از شما)
سلام خاطرات مرا زنده کردید ممنون.
آخرین بار که شهیدمحمد جواد آمد پیش من بعد از کلی شوخی وخنده بهش گفتم یه چیزی برام بنویس آخه اون خطاط.نقاش . شاعر وماشالله همه کاره بود ماژیک رو برداشت و نوشت
از صدای سخن دوست ندیدم خوشتر نوشته اش رو هنوز دارم زیرش نوشت الحقیرمحمد جوادحسن زاده بعد با خنده گفت اخ باید مینوشتم الشهید محمد جوادحسن زاده....نثارروح پاکش صلوات..
اس ام اس های پاسداشت یاد شهدا
مکه برای شما ، فکه برای من بال نمی خواهم این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند … شهید آوینی 
شهادت یکی از حقایق قرآنی است که در موارد متعدد یادشده، دارای معنای وسیعی است. حواس عادی ما و نیروهای وجودی ما تنها صورت افعال را تحمل می کند. حقایق اعمال و معانی نفسانیه، کفر و ایمان، شقاوت و سعادت، خیر و شر، حسن و قبح و آنچه از دسترس حس مخفی است، تنها با قلوب کسب می شود. (تفسیر المیزان)
—
رسول اکرم(ص): بالاتر ازهر نیکی، نیکی دیگری است تا آنکه انسان در راه خدا کشته شود. هر کس در راه خدا کشته شود بالاتر ازآن نیکی وجود ندارد.
—
هشدار به داعش
چوایران نباشد تن من مبادسخنگوی گروه وهابی داعش:بعد از عراق نوبت حمله به ایران استشیعیان ایران را به خاک وخون میکشیم!
پیام جوانان ایران به گروه تکفیری داعش: بسم رب الشهدا والصدیقین اگرمیخواهید برای فرزندانتان خاطره ای به جا بگذارید، هرچه سریعتربه خانه های خود بازگردید،.............. به میدان نبرد باز شود، به خداسوگند اگرپایمان به امر ولی ومولایمان..
ادامه مطلب ...
مصاحبه خبرنگارفرهنگی باشگاه خبرنگاران
مصاحبه باشگاه خبرنگاران با آقای( رضا حسن زاده )برادربزگوار شهیدحسن زاده که در17تیر92درسایت باشگاه خبرنگاران منتشر شده بود . "رضا حسن زاده" برادر شهید "محمدجواد حسن زاده" در گفتگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران، گفت: نکته حائزاهمیت برای "محمدجواد" رضایت خدا و معصومان و ولایت پذیری مطلق بود که در صدر همه چیز برای او قرار داشت.وی در خصوص میزان علاقه "محمدجواد" به جبهه افزود: علاق وی به جبهه به میزانی بود که با وجود نداشتن سن قانونی اعزام به جبهه با بهره برداری از شناسنامه من و برادر دیگرم در اوایل سال 63 در عملیات های رمضان و بیت المقدس شرکت کرد.وی ادامه داد:"محمدجواد" احترام خاضی برای پدر و مادر، خانواده و شهدا قائل بود و با توجه به خطاط بودنش این احترام به شهدا را با نوشتن نام شهدا در نوشته هایش رعایت می کرد."حسن زاده" با اشاره به ویژگی های اخلاقی وی عنوان کرد:"محمدجواد" اخلاص خاصی داشت به طوری که اخلاق خوش، شوخ طبعی و مزاح، دانش آموزان را جذب دین کرده بود و در چهارچوب دین و معصومان نیز زندگی پرنشاطی داشت به گونه ای که برگزاری کنندگان مراسم سالگرد"محمدجواد" همین دانش آموزان بودند و حتی با خودش نیز همین دانش آموزان برای مراسم تماس گرفتند.وی در مورد تأثیر دعا بر تسکین درد"محمدجواد" گفت: به دلیل دردی که "محمدجواد" از جراحت شیمیایی احساس می کرد و مدام بیهوش می شد، زیارت عاشورا می خواند. با رسیدن به فراز لعنت زیارت و گرفتن دستش به کمر و تکرار ذکر دردش آرام می گرفت. 
وی در خصوص بیان خاطره ای از شهید عنوان کرد: روزهای آخر عمر"محمدجواد" در ماه صفر با وجود وضع بد بیماری در هیئت های مختلف شرکت می کرد و با آن وضع بد جسمانی نیز سینه زنی می کرد به طوریکه دامادمان با توجه به آمدن نام اهل بیت و افزون شدن انرژی وی معتقد بود او همه ما را سر کار گذاشته است و هنگام برخواستن صدای روضه خاندان پیامبر(ص) در جا آرام نمی گرفت.
ازجبهه رفتن تالحظه زیبای شهادت
السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده
حدوداً سال 65 بود جواد متولد 1348 بود و در آن زمان هنوز برای اعزام به جبهه به سن قانونی نرسیده بود لذا با شناسنامه و مدرک برادرش حمید به جبهه رفت در مورد اینکه چه زمانی مجروح شد چیز مشخصی نمی توان گفت چرا که , استنشاق گاز شیمیایی مثل اصابت ترکش و گلوله و ... اثری باقی نمی گذارد و حتی ممکن است خود فرد هم نفهمد که چه شده , لذا دقیقاً نمی توان گفت که چه زمانی مجروح شده است .
جواد در لشگر 27محمد رسول الله بود و ظاهراً بعد از مجروحیتش به بیمارستان تبریز منتقل شده بود اما چون خودش احساس کرده بود که حالش بهتر است از بیمارستان فرار کرده و به جبهه برگشته بود احتمالاً شیمیایی شدنش به ان زمان بر می گردد در حالی که هیچ کس نمی دانست که او شیمیایی شده است و هیچ پرونده ای از آن زمان نیست .
از اردیبهشت 78 کمردردهایش شروع شد ولی نمی دانست که اینها نشانه های بیماریش است لذا خیلی جدی نمی گرفت محرم 78 مراسم ظهر عاشورا را خواند و به شام قریبان نرسید و زمین گیر شد دکتر تشخیص سرطان خون داد و بستریش کرد دکتر گفته بود شیمی درمانی تیری است در تاریکی با این حال هر تلاشی میکردند که جواد بهبود پیدا کند با همه اینها کل بیماری تا شهادتش تقریباً دو ماه طول کشید .روحیه اش خیلی خوب بود واقعاً با این قضیه کنار آمده بود و مثل همیشه شوخی می کرد اصلا با قبل از بیماریش تفاوتی نکرده بود .
خصوصیات شهید حسن زاده اززبان همسر بزرگوار ایشان
ان الله مع الصابرین
*همسر شهید حسن زاده در مورد ایشان می فرمایند :
در زندگی خانوادگی یکی از خصوصیات برجسته ایشان گذشت بود و همیشه در مورد مسائلی که پیش می آمد کوتاه می آمدند و گذشت می کردند و گاهی اوقات اگر در منزل حرفی پیش می آمد یا عصبانی می شدند فوراً از منزل می رفتند بیرون و بعد از ده دقیقه وقتی به منزل می آمدند انگار نه انگار که مسئله ای بوده یا صحبتی بوده .
خصوصیت دیگر ایشان احترامی بود که به مادرشان می گذاشتند و همیشه می گفتند من اگر روزی از دنیا بروم فقط مادرم از من راضی باشد و می گفتند من از موقعی که علی به دنیا آمده تازه احساس پدر و مادر به فرزند را فهمیدم و معنای دوست داشتن را تازه فهمیدم و تازه درک می کنم قربان صدقه مادر یعنی چه ؟
ایشان در منزل اصلاً بهانه گیر نبودند و همیشه هر چیزی را که می دید خوبیش را بازگو می کرد مثلاً غذایی را که می خوردند شاید هزار نوع عیب را هم داشت ولی ایشان خوبی هایش را بازگو می کردند و به همین منوال در مورد اشخاص .
گفتگویی با یکی از همرزمان شهید
**یاعلیم به ذات الصدور**
آقای مجتبی خندان یکی ازدلاوران هشت سال دفاع مقدس که با محمد جواد عزیز همرزم بودند.
این مصاحبه راکه در ویژه نامه ای به نام شهید درهمان سال شهادت ،،آقای محمدسرافرازی تهیه کرده بودند در اینجا مینویسم .
***آقای خندان ازاولین وآخرین دیدار خودتان با شهید حسن زاده بگویید؟
اولین دیدارسال 61 در همین محله و درمسجد سبحان بود .دقیقا یادم نمی آیدکه کدام دفعه اولین بار بود اما آن چیزی که یادم است آشنایی مادربسیج نوجوانان بود.در آن زمان دربسیج نوجوانان مهر همه دردل هم بود.اما آقا جواد باشوخی بازیهایش وبا این حالت
بشاشی که داشت همه ازته قلب دوستش داشتند.
واما آخرین دیداردرمنزل ایشان بودکه برای عیادت رفته بودیم. یادم هست درآن روزازخاطرات (بیت المقدس هفت )صحبت شد.
شاید آقا جواد حداقل 50 بار برای من این خاطرات را تعریف کرده باشد اما باز وقتی تعریف میکرد آنقدر ما میخندیدیم که در آخر از چشمانمان سرازیر میشد. واقعا یاد آن دوران بخیر آن دوران دوران کاملی بود و بهترین دوران زندگی ما بود ..........
***آقای خندان:الان وقتی اسم شهید محمد جواد حسن زاده می آید به یاد چه چیزی می افتید؟
خوب مسلما نمیتونم احساس درونم را بخوبی به شما بگویم اما با تکرار کردن اسم و خاطرات جواد به یاد این می افتم که چه عزیزی را از دست دادم.
جواد یک چیز دیگر بود و نمیشود هم تعریف کرد
***از نظر شما صمیمی ترین دوست ایشان چه کسی بود؟
فکر میکنم حقیقی ترین دوستش همان شهید مشرفی بود . ایشان یکی از کسانی بود که در قلب جواد نشسته بود و هیچ کس باور نمیکرد که ایشان در عرض چند روز اول که به منطقه میروند شهید شوند.
این خصوصیت نشان میدهد که ایشان واقعا شهادت را شناخته بود و آن کسی که شهادت را شناخته بود کسی با او دوست میشود که در آینده یک روز به او باید برسد.
***شما تا به حال گریه آقا جواد را دیده اید؟ کجا؟
بله،یکی از زیباترین گریه های او بعد از بیت المقدس هفت بود در گردان حبیب ابن مظاهر از لشکر 27 بود . بچه ها در آن زمان کربلا را حس کرده بودند. عطش را حس کرده بودند . نمیدانم تا به حال آقا جواد روضه ای برای شما خوانه؟ اگر خوانده باشد حتما درمورد عطش شلمچه گفته، اگر از مظلومیت صحبت کرده ، حتما درمورد مظلومیت شلمچه هم صحبت کرده و به نظر من بهترین ، زیباترین و اصلی ترین گریه را ما انجا کردیم ما در آنجا تازه گریه را شناختیم گریه برای امام حسین(ع) گریه برای شهدا،اونجا بیشتر بچه ها فهمیدن(و هق هق گریه)
***به عنوان آخرین سوال یک جمله با خود آقا جواد صحبت کنید.
ما فقط میخواهیم ما را شفاعت کند .....آقا جواد دوستاتو یادت نره اونکه معرفت داره دوستاشو تو دستش میگیره و با خودش میبره آقا جواد مواظب ما باش ، نظاره گر ما باش و از خدا بخواه که مارا هم،نه ما،همه کسانیکه عاشق شهادت هستند رو شهید کن .
(فوق برنامه دبیرستان سلیم)
شهیدحسن زاده (ازسمت راست نفردوم ایستاده)
فعالیتهای فرهنگی وهنری شهید محمدجوادحسن زاده
یا قدوس ویا رحیم
با اتمام نبرددرجبهه های نظامی محمدجوادنبرددرجبهه های فرهنگی را آغازنمودوبا عضویت درگروه فرهنگی فدک با هنرتئاتردرسال68به روی صحنه آمدوبا نقش ((بلال))درنمایش زخم مدینه وایفای نقشهای مختلف درنمایش خورشید کاروان،نقش بسیجی درنمایش ازخاک تا افلاک و....هنرنمایی نمودحضوردرگروه فدک ،گروه فرهنگی قدر،گروه فرهنگی سلیم
گروه فرهنگی زمان،تربیت گروههای سرود،تئاتر،تواشیح درمساجدومدارس،مداحی اهل بیت،برپایی مجالس مدیحه سرایی جهت اهل بیت برپایی مراسمات دعا،زیارت عاشوراو.......
حضوردرفعالیتهای فرهنگی ونظامی وورزشی درپایگاههای..........
ادامه مطلب ...