چوایران نباشد تن من مباد
السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده
حدوداً سال 65 بود جواد متولد 1348 بود و در آن زمان هنوز برای اعزام به جبهه به سن قانونی نرسیده بود لذا با شناسنامه و مدرک برادرش حمید به جبهه رفت در مورد اینکه چه زمانی مجروح شد چیز مشخصی نمی توان گفت چرا که , استنشاق گاز شیمیایی مثل اصابت ترکش و گلوله و ... اثری باقی نمی گذارد و حتی ممکن است خود فرد هم نفهمد که چه شده , لذا دقیقاً نمی توان گفت که چه زمانی مجروح شده است .
جواد در لشگر 27محمد رسول الله بود و ظاهراً بعد از مجروحیتش به بیمارستان تبریز منتقل شده بود اما چون خودش احساس کرده بود که حالش بهتر است از بیمارستان فرار کرده و به جبهه برگشته بود احتمالاً شیمیایی شدنش به ان زمان بر می گردد در حالی که هیچ کس نمی دانست که او شیمیایی شده است و هیچ پرونده ای از آن زمان نیست .
از اردیبهشت 78 کمردردهایش شروع شد ولی نمی دانست که اینها نشانه های بیماریش است لذا خیلی جدی نمی گرفت محرم 78 مراسم ظهر عاشورا را خواند و به شام قریبان نرسید و زمین گیر شد دکتر تشخیص سرطان خون داد و بستریش کرد دکتر گفته بود شیمی درمانی تیری است در تاریکی با این حال هر تلاشی میکردند که جواد بهبود پیدا کند با همه اینها کل بیماری تا شهادتش تقریباً دو ماه طول کشید .روحیه اش خیلی خوب بود واقعاً با این قضیه کنار آمده بود و مثل همیشه شوخی می کرد اصلا با قبل از بیماریش تفاوتی نکرده بود .
ادامه مطلب ...
ان الله مع الصابرین
*همسر شهید حسن زاده در مورد ایشان می فرمایند :
در زندگی خانوادگی یکی از خصوصیات برجسته ایشان گذشت بود و همیشه در مورد مسائلی که پیش می آمد کوتاه می آمدند و گذشت می کردند و گاهی اوقات اگر در منزل حرفی پیش می آمد یا عصبانی می شدند فوراً از منزل می رفتند بیرون و بعد از ده دقیقه وقتی به منزل می آمدند انگار نه انگار که مسئله ای بوده یا صحبتی بوده .
خصوصیت دیگر ایشان احترامی بود که به مادرشان می گذاشتند و همیشه می گفتند من اگر روزی از دنیا بروم فقط مادرم از من راضی باشد و می گفتند من از موقعی که علی به دنیا آمده تازه احساس پدر و مادر به فرزند را فهمیدم و معنای دوست داشتن را تازه فهمیدم و تازه درک می کنم قربان صدقه مادر یعنی چه ؟
ایشان در منزل اصلاً بهانه گیر نبودند و همیشه هر چیزی را که می دید خوبیش را بازگو می کرد مثلاً غذایی را که می خوردند شاید هزار نوع عیب را هم داشت ولی ایشان خوبی هایش را بازگو می کردند و به همین منوال در مورد اشخاص .
ادامه مطلب ...